دکتر مریم فرضی

سبک زندگی برنامه ای از گروه خدمات و تجارت رادیو اقتصاد 

کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی ، دکتر رضا پدیدار

سعی کنید، فردی صادق، راستگو، خوش‌قول، امانتدار، وفادار و منطقی باشید

این صفت‌های خوب از شما فردی قابل اعتماد می‌سازند

اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد. اعتماد یعنی رسیدن به شناختی معمولی و معقول درباره ارتباط افراد و تعیین حدود و مرزها برای ایجاد ارتباط .یک اصل دینی، اخلاقی و انسانی به ما می‌گوید: «همه افراد خوبند، مگر اینکه بدی آنها ثابت شود.»اما این اصل به ما نمی‌گوید که همه افراد به یک درجه خوبند. از طرف دیگر، در هر جامعه‌ای افرادی وجود دارند که ظاهری خوب دارند، اما در باطن چنین نیستند. گاهی وقت‌ها تجربیات ما در زندگی و ضربه‌ خوردن از افرادی که فکر می‌کرده‌ایم خوب هستند، نظر ما را نسبت به اصل فوق عوض می‌کند. عده‌ای از مردم معتقدند. «همه افراد بدند، مگر اینکه خوبی آنها ثابت شود. اصل دوم غلط است. باعث می‌شود ما به سختی به کسی اعتماد کنیم و کم نیستند.این‌گونه افراد سختگیر که در نهایت، به انزوا و تنهایی روی می‌آورند و دچار مسائلی می‌شوند که تنهایی و انزوا برای انسان پدید می‌آورد. بسیاری از مسائلی که از سوی هم‌سن و سال‌های شما در ارتباط با دوستی و دوستیابی مطرح می‌شوند، پیرامون موضوع اعتماد می‌چرخند. بسیاری از شما، چوب اعتمادهای بی‌جای خود را خورده‌اید. پس چه کار باید کرد؟ آیا باید به همه اعتماد کرد؟ یا باید به همه بی‌اعتماد بود؟ به نظر من، همان‌طور که گفتم، در اعتماد کردن باید به «درجه‌بندی» آدم‌ها بپردازیم. بهتر است شما به جای سیاه (بد)  یا سفید (خوب) دیدن افراد، همه را خاکستری فرض کنید. یعنی همه آدم‌ها را موجوداتی بدانید که خوبند، اما گاهی هم کارهای بد انجام می‌دهند. به‌طور معمول، شما به همه مردم به یک اندازه اعتماد ندارید. آیا شما برای سپردن امانت خود، بیشتر به یک مغازه‌دار اعتماد می‌کنید یا به عابری که نمی‌شناسید؟ بله. شما به یک مغازه‌دار اعتماد بیشتری دارید، چون یک مغازه‌دار برای حفظ اعتبار خودش هم که شده، در امانت شما خیانت نمی‌کند. اما عابری که نمی‌شناسید، ممکن است دزد باشد. روابط انسان‌ها با هم، براساس بده و بستان است. لبخند می‌زنید و لبخند می‌گیرید؛ غضب می‌کنید و غضب می‌بینید؛ امانت می‌دهید و امانت می‌گیرید؛ پول می‌دهید و کتاب می‌گیرید. این بده وبستان دائمی در روابط آدم‌ها، براساس نیازی است که به امکانات همدیگر دارند. آنچه می‌دهید، بستگی به درجه اعتماد شما دارد و همین باعث محدود کردن اعتماد می‌شود. لبخند زدن به دیگران محدودیتی ندارد. اما دادن هویت، شخصیت، و محبت  کردن به دیگران محدودیت دارد. شما نمی‌توانید به همه کس اعتماد کنید. هویت خود را بدهید تا هویت تازه‌ای بگیرید. شما می‌توانید همه را دوست داشته باشید. وقتی کسی در قبال دوست داشتن شما، چیز‌های تازه‌ای می‌خواهد، باید ببینید تا چه اندازه‌ای می توانید خواسته او را تامین کنید. مثلا اسرار خود را نمی‌توانید برای همه کسانی بازگو کنید که دوستشان دارید. امام علی (ع)  می‌فرمایند: با دوستان خود آنقدر در دوستی پیش بروید که اگر روزی دشمن شما شدند، افسوس نخورید. و با دشمنانتان آنقدر دشمنی کنید که اگر روزی دوست شما شدند، راهی برای این دوستی باقی مانده باشد . تا جایی که ممکن است، نباید اسرار خود را حتی نزد صمیمی‌ترین دوستانتان بیان کنید. البته شما گاهی مجبور هستید، قسمتی از رازهای خود را با دیگران درمیان بگذارید. این کار باید هنگامی صورت بگیرد که مطمئن هستید، دوستتان راز شما را فاش نخواهد کرد و اطمینان دارید که بیان این راز، می‌تواند باعث جلب کمک وی در حل مشکلات شما شود . در آخر این نکته ضروری است که لطفا از اعتماد کسی سو استفاده نکنید