مردان در بعضی از جنبه های برون گرایی (پرخاشگری، تسلط ) نمرات بالاتری از زنان ما دارندو در تعدادی دیگر (اجتماعی بودن ،خونگرمی)نمرات پایین تری دارند. عواطف و هیجانات : زنان عاطفی تر و هیجانی تر از مردان هستند . نوسان های عاطفی و هیجانی بیشتری دارند و در کمیت و کیفیت به لحاظ عاطفی و هیجانی با مردان متفاوت هستند . پرخاشگری : مردان پرخاشگرتر از زنان بوده و شیوه های خشونت آنان بیشتر فیزیکی و بدنی است در حالیکه زنان پرخاشگری کلامی بیشتری دارند
سبک زندگی برنامه ای از گروه خدمات و تجارت رادیو اقتصاد
کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی ، دکتر رضا پدیدار
خدایا به تو و قانون عدالت تو توکل میکنم
قانون ، مجموعهای از دستورالعمل هاست که از سوی مجموعهای از موسسات به اجرا گذاشته میشود و به عنوان میانجی در پیوندهای اجتماعی بین مردم عمل میکند. از واژۀ یونانی «کنون» مشتق شده است و به مفهوم خط کش یا قاعده است؛ مفهوم عامتری نیز نسبت به قانون وجود دارد. به عبارت دیگر هر چیزی که تنظیم کننده رفتار انسان باشد، قانون نام دارد. این قانون میتواند قوانین فیزیکی باشد که بر انسان تأثیر دارد یا قوانین اخلاقی و یا قانونی باشد که دولت یا قدرت فراتر یک کشور آن را به شیوه خاص و در جایگاه خاصی وضع نموده است. اما قانون به معنای عام، وجه تفکیک زندگی مدنی از زندگی غیرمدنی انسانها است. تمدن، در یک مفهوم، نتیجۀ پدید آمدن قانون در زندگی انسانها است. انسانها، تا زمانی که چیزی را به نام قاعده و قانون نمی شناختند، اثری از تمدن هم در میان شان وجود نداشت. بعد از ورود قانون و نظم در زندگی انسانی، انسان وارد مرحلۀ تمدن شد
سبک زندگی برنامه ای از گروه خدمات و تجارت رادیو اقتصاد
√ کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی ، دکتر رضا پدیدار
اعتماد، قول، رابطه و قلب!
زیرا اینها وقتی می شکنند، صدایی ندارند ولی درد زیادی دارند!
اعتماد ریشه در جامعه و خانواده دارد اگر در خانواده و یا جامعه ریشه بدبینی وجود داشته باشد و هر کس فقط به فکر خود باشد، فرزندانی که در این محیط پرورش مییابند جز افرادی هستند که به کسی اعتماد نخواهند کرد و نگاه منفی و بدبینانهای به زندگی دارند. اعتماد کردن عوامل متعددی دارد که آن بستگی به شیوه تربیت و پرورش افراد هم در جامعه و هم در خانواده دارد از جمله شیوه تربیتی اعتمادسازی بین مردم با مردم، مردم با مسئولان، مطالعه کتاب و صداقت در رفتار و کردار در گذشته است. اعتماد کردن باید با آگاهی و شناخت براساس تجربیات باشد. افرادی هستند که بیش از حد به دوستان خود اعتماد میکنند این افراد باید بدانند که گاهی بهترین دوستان بدترین دشمنان هستند. و وقتی صحبت از اعتماد میکنیم که پای چند نفر در میان باشد. مثل اعتماد من به همسرم، به فرزندم، دوستان و همسایههایم، یک فروشنده، همکلاسی، استاد یا معلم و اعتماد آنها به من. همیشه وقتی صحبت از اعتماد هست، پای یک رابطه در میان است و مسلما اعتماد شکل نمیگیرد . اینجا ممکن است سوال کنید چرا در جامعه ما اعتماد در حوزههایی مثل خانواده، دوستان و افرادی که در یک گروه با هم همکاری میکنند هست، ولی در عرصه عمومی از بین میرود . در عرصه عمومی وقتی من به عنوان یک شخص شرکت میکنم، نسبت به کسانی که از کنار من عبور میکنند احساس بیگانگی میکنم. چون هیچ نوع رابطهای نمیتوانم بین خودم و دیگران برقرار کنم. طبیعی است که نمیتوانم به آنها اعتماد کنم. در واقع آنها را نمیشناسم. حتی دائم با آنها در استحکاکم. در خیابان وقتی میخوام به طرف دیگر بروم، حرمت من را نگه نمیدارند. وقتی میخواهم سوار ماشین شوم، باید حواسم را جمع کنم که از من جلو نزنند. وقتی میخواهم به اداره بروم باید مواظب باشم که حقم را نخورند. بنابراین پیوند و نسبتی با آنها ندارم که بتوانم به آنها اعتماد کنم
مریم فرضی - دکتر مریم فرضی - استاد فرضی - استاد مریم فرضی - خانم فرضی - خانم مریم فرضی - مریم فرضی روان شناس - مریم فرضی استاد دانشگاه - دکتر مریم فرضی روان شناس -مریم فرضی مدرس دانشگاه - دکتر مریم فرضی مشاور خانواده
مطب مریم فرضی - مطب دکتر مریم فرضی - روان شناس بالینی مریم فرضی - روا نشناس دکتر مریم فرضی - دکتر مریم فرضی مدرس مجتمع فنی تهران - مریم فرضی پیام نور - دانشگاه پیام نور مریم فرضی - مجتمع فنی تهران مریم فرضی - دکتر مریم کارشناس صدا و سیما