دکتر فرضی روانشناس بالینی و مشاور ارشد خانواده

حسرت گذشته دو گروه از افراد هستند که انگار نمی‌توانند از گذشته خودشان جدا شوند و به جای اینکه گذشته‌ها را در حد یک خاطره بدانند به طرز عجیبی با آن در ارتباط هستند و با آنکه در زمان حال هستند اما با گذشته‌شان زندگی می‌کنند..... گروه اول کسانی هستند که به دلیل خشم و کینه‌ای که از گذشته زندگی خود دارند مدام با آن در پیوند هستند. احساس خشم آنها از گذشته تلخ و بدیش پایان‌ناپذیر است (گاهی هم واقعا گذشته آنها بد نبوده اما به تصور خودشان این‌طور است) 

این گروه از خانواده و حتی ازخدایشان خشمگین هستند: «چرا من چنین و چنان شدم؟ چرا من این‌طور متولد شدم؟» گروه دوم اما کسانی هستند که افسوس گذشته خود را می‌خورند و مدام در زندگی با این افکار آمیخته با افسوس درگیرند. این قبیل افراد به دلیل اینکه از نظر شخصیتی اعتماد به نفس پایینی دارند و یا به دلیل اینکه قادر نیستند مشکلات و مسایل امروز زندگی خود را حل کنند و تطابق با آن را به دست بیاورند (اختلال انطباقی دارند) و یا به دلیل رضایت نداشتن از وضعیت فعلی زندگی‌شان طی یک مکانیسم دفاعی غیربالغ و ناپخته سعی می‌کنند با گذشته خود زندگی کنند و به این وسیله شرایط خود را تا حدی تعدیل کنند:

«کاش هنوز در کودکی بودم تا دیگران کارهایم را می‌کردند!»

علاوه بر آنهایی که اعتماد به نفس پایین دارند، کسانی که به افسردگی‌های عمده مبتلا هستند نیز در معرض این مشکل هستند. به همین دلیل است که اغلب توصیه می‌کنیم این گروه به خودشان کمک کنند و با مراجعه به مشاور خود را درمان کنند. این افراد باید اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببرند، مهارت ابراز وجود و جرات‌مندی را در خود رشد دهند و برای رهایی از این شیوه زندگی با گذشته‌ها تا می‌توانند از کمال‌طلبی دوری کنند. کسانی که حس می‌کنند‌ آنچه در زندگی دارند ناکافی است باید بدانند سخت در اشتباه‌اند. کمال‌طلبی پیش‌زمینه به وجود‌ آمدن بعضی از افکار بیماری‌زاست. این کاشکی، کاشکی‌ کردن‌ها، اینکه حس مغبون شدن داشته باشید و مدام افسوس گذشته را بخورید، چاره‌ای برای شرایط فعلی شما نخواهد کرد.این افراد باید اعتمادبه‌نفس خود را بالا ببرند، مهارت ابراز وجود و جرات‌مندی را در خود رشد دهند و برای رهایی از این شیوه زندگی با گذشته‌ها تا می‌توانند از کمال‌طلبی دوری کنند. بعضی‌ها به خیال‌پردازی پناه می‌برند تا از غم موجودشان بکاهند: «اگر در آن معامله اقتصادی متضرر نمی‌شدم، الان شرایط‌ام اینطوری بود»، «اگر قبول می‌شدم و مهندس شده بودم الان در این شرکت کار می‌کردم!» در واقع این افراد وقت اصلی و عمده زندگی خود را صرف خیال‌پردازی می‌کنند و به جای تلاش برای ساختن آینده در خیال گذشته سیر می‌کنند. گاهی هم به مکانیسم غیربالغ دیگری به نام انکار پناه می‌برند و در گذشته‌ها سیر می‌کنند و آنچه امروز هستند را به کل منکر می‌شوند!اگر قرار باشد به خودمان کمک نکنیم و مهارت‌های بهتر زندگی کردن را نیاموزیم، نمی‌توانیم خود را با شرایط امروز تطبیق دهیم و افسرده شدن‌مان می‌تواند زمینه مشکلات جدیدتر را برای ما مهیا کند. بهتر است حتما برای رهایی از این وضعیت به فکر درمان باشید. حتی گروه اول که نسبت به گذشته خود خشم دارند، می‌توانند با شناخت درمانی درمان شوند و به جای زندگی با گذشته‌های خود از زندگی امروزشان لذت ببرند