دکتر مریم فرضی

 

روی تعدادی از موش‌ها آزمایش‌های جالبی در مورد استرس و سلامت جسم انجام دادند. آنها موش‌ها را به دو دسته مساوی تقسیم کردند. به هر دو دسته شوک الکتریکی ضعیفی وارد ساختند. موش‌های دسته اول این امکان را داشتند که با فشار دادن یک پدال شوک، برق را قطع کنند. اما موش‌های دسته دوم چنین پدالی برای کنترل شوک نداشتند.  به محض این‌که پدال زده می‌شد، شوک هر دو گروه قطع می‌شد.

بعد از مدتی موش‌های قفس پدال‌دار سالم‌تر و سرحال‌تر از موش‌های همتای خود در قفس‌های بدون کلید کنترل بودند. با وجودی که موش‌های هر دو گروه به یک اندازه شوک الکتریکی تجربه می‌کردند، اما موش‌های قفس بدون پدال چون هیچ کنترلی روی زمان قطع شوک نداشتند دچار خمودی و افسردگی شدند و وضعیت روانی بی‌دست و پایی و قربانی به خود گرفتند و این حالت افسرده روانی روی سلامت جسمی آنها تاثیر مستقیم گذاشت. اما موش‌هایی که در قفسشان پدال قطع برق داشتند، با وجودی که به اندازه همتایانشان برق می‌گرفتند، اما چون احساس می‌کردند می‌توانند از طریق کلید کنترل متصل به پدال شوک را قطع کنند، سرحال‌تر و سرزنده‌تر بودند. در ادامه آزمایش کاری کردند که پدال قطعِ برقِ شوک موش‌های گروه اول دیگر کار نکند و این اپراتور بود که هر وقت دلش می‌خواست برق را قطع می‌کرد. به زبان دیگر حتی اگر موش‌های گروه اول پدال را هم فشار می‌دادند، باز هم در لحظه فشار پدال برق شوک قطع نمی‌شد، بلکه زمانی که دلخواه اپراتور بود برق قطع می‌شد. اما با این وجود هنوز هم موش‌های گروه اول که پدال داشتند، به خاطر توهم کنترلی که بر اوضاع داشتند شادتر و سرحال‌تر از همتایان افسرده بی‌پدالِ گروه دوم بودند.خوب دقت کنید! استرس برای هر دو گروه موش‌ها وجود داشت. اما آن گروهی که احساس می‌کردند می‌توانند کنترلی روی وضعیت استرس‌زا داشته باشند از آن رنج نبردند.
یعنی اگر بتوان هنگام قرار گرفتن در شرایط بحرانی و تنش‌زا، فعالیتی کرد که حتی توهم کنترل استرس را القا کند، باز هم می‌توان فشار تنش و استرس را تا حد قابل تحملی کاست و مقاومت در مقابل شرایط سخت را بالا برد. بنابراین اگر زندگی بر شما سخت گرفته است، اگر در شرایطی قرار گرفته‌اید که کاملا دست و پایتان بسته است و هیچ روزنه امیدی برای رهایی و خلاصی نمی‌بینید، اگر گمان می‌کنید دیگر هیچ راهی جز تحمل مشقت برایتان وجود ندارد و فشار روانی، شما را لحظه‌ای رها نمی‌کند، بدانید که برای خلاصی از این فشار طاقت‌فرسا و فرسایشی یک راه بسیار ساده وجود دارد و آن یافتن یک کلید کنترل در اطرافتان است. این کلید اصلا لازم نیست صددرصد موثر و کارا باشد. همین که بتواند جرقه‌ای از امید را در دل شما روشن کند کفایت می‌کند. می‌توانید نامه‌ای بنویسید و آن را درون شیشه‌ای دربسته قرار دهید و به اقیانوس بیندازید تا روزی در جایی که نمی‌دانید کجاست به دست کسی که نمی‌شناسید برسد و برای نجات شما بیاید. می‌توانید به مرتب ساختن اوضاع و شرایط در حد وسع خود بپردازید. به سر و وضع خود برسید. کافی است با همان چیزهایی که الان برایتان باقی مانده بهترین شرایط را فراهم کنید. برای شادی خود قاشقی را بر پشت قابلمه‌ای بزنید و از صدای ضرب‌آهنگ آن بر لبان خود لبخند بنشانید. می‌توانید قلم و دفتری بردارید و خواسته‌های خود را روی آنها بنویسید و به در و دیوار اتاقتان بچسبانید. می‌توانید در رشته‌ای که در آن شرایط برایتان میسر است، ماهر شوید. خلاصه کاری کنید و دست و پایی بزنید و از وضعیت کرختی و بی‌دست و پایی بیرون بیایید. مهم این است که بپذیرید کلید طلایی کنترل استرس در دست خودتان است و برای کاهش فشار اضطراب اول باید از خودتان شروع کنید. هرگز از دنیا درخواست نکنید تا به خاطر شما تغییر کند، چون چنین اتفاقی معمولا نمی‌افتد و شما ناامید و افسرده می‌شوید. به‌جای آن، کافی است خودتان برای بهتر شدن خود و دنیا تغییر کنید و این تغییر هرچه باشد، اگر از عمق وجودتان و به قصد رهایی باشد، همان کلید طلایی کنترل استرس شماست.وضعیت استرسِ کنترل‌ناشدنی، وضعیتی بسیار خطرناک است و می‌تواند قوی‌ترین موجودات عالم را از پا درآورد. اما قوی‌ترین موقعیت‌های استرس‌زا برای کسانی که بتوانند تصور و حتی توهم کنترل موقعیت را در وجود خود حفظ کنند، به راحتی قابل تحمل می‌شود. همیشه یادتان باشد کلید طلایی استرس‌های شما دست خودتان است. کافی است کاری انجام دهید .