امروزه در اکثر ادیان، مذاهب، فرهنگ‌ها و اقوام بر اهمیت چاکرای آجنا تأکید می‎شود و این اهمیت به دوران ماقبل تاریخ برمی‎گردد. در آن زمان آجنا نقش یک حس‎گر روحی و معنوی را داشته است.
امروزه در اکثر ادیان، مذاهب، فرهنگ‌ها و اقوام بر اهمیت چاکرای آجنا تأکید می‎شود و این اهمیت به دوران ماقبل تاریخ برمی‎گردد. در آن زمان آجنا نقش یک حس‎گر روحی و معنوی را داشته است. گفته می‎شود که چشم سوم در انسان‌های اولیه کارایی داشته است. امروزه در انسان‌های قرن جدید نیز شواهدی از عملکرد چشم سوم وجود دارد. عملکرد چشم سوم به عنوان یک چشم معنوی در اکثر فرهنگ‌های جهان (قدیم و جدید) دیده می‎شود. 

چشم سوم از جمله مقولاتی است که از ابتدا بشر با آن آشنا بوده و از آن استفاده می‌کرده است. از دیدگاه متافیزیک، انسان‌های نخستین، اطلاعات و عملکردی بهتر از انسان‌های امروزی داشته‌اند.
بین کالبد فیزیکی و کالبد اثیری ارتباط وجود دارد و بر هم اثر می‌گذارند، این ارتباط در انسان‌های اولیه بیشتر بوده، ولی در انسان‌های امروزی کمتر است. امروزه تعداد افرادی که کالبد اثیری را می‌شناسند و وجود آن را مستقیم ادراک می‌کنند، بسیار کم است. انسان‌های نخستین، کالبد اثیری را بهتر می‌شناختند و بین کالبدهای اثیری و فیزیکی آنها ارتباط تنگاتنگ برقرار بوده است. در انسان‌های اولیه، کالبد فیزیکی و عملکردهای آن از طریق تکانه‌ها و تحریکات کالبد اثیری کنترل می‌گردیده است، در حالی که امروزه براساس مغز و ذهن کنترل می‌شود.
در انسان‌های قدیم، چشم سوم به‌طور طبیعی فعال بوده و از آن بهره می‌گرفتند. به عبارت دیگر آجنا در آنها یک ارگان ماورائی فعال بوده که به‌طور روزمره از آن استفاده می‌شده است. این در حالی است که در انسان مدرن هزاره‌ی سوم، آجنا به‌طور معمول یک ارگان غیر فعال و خاموش است، و فعال کردن آن مستلزم شناخت و تمرین می‌باشد.
به نظر می‌رسد که انسان‌های قدیم از علم و دانش امروزی بی‌بهره بوده‌اند، ولی در عوضِ آن به‌طورمستقیم از کالبد اثیری بهره‌مند می‌شدند. با گذر زمان ارتباط انسان با کالبد اثیری کمتر شده و به‌جای آن، ارتباط با دانش اثیری برقرار گردیده است. در عصر ما ارتباط انسان با کالبد اثیری بسیار کم ولی ارتباط او با دانش اثیری بسیار زیاد شده است، و انسان تلاش فراوان برای کسب دانش از جهان اثیری دارد.
بنا بر نظر برخی از متافیزیسین‌ها، بارزترین نمونه توجه به چشم سوم را می‎توان در بین هندوان مشاهده کرد. آنها حداقل یک بار در روز آداب مذهبی را انجام می‎دهند، که قرار دادن یک نقطه از پودر رنگی روی پیشانی (چشم سوم) نیز بخشی از آن می‎باشد، این عمل باعث تحریک و فعال شدن چشم سوم میشود. در زنان هندی این علامت بر روی پیشانی نشانه ازدواج می‎باشد و وجه تمایز بین زنان و دختران در جامعه هند است. در کتابهای مذهب هندو مطالب زیادی درباره‌ی آجنا نوشته شده است.
وقتی مسیحیان کاتولیک در برابر صلیب زانو می‎زنند، با انگشتان خود علامت صلیب را بر روی سینه ترسیم می‎کنند که رأس این صلیب همیشه، پیشانی (چشم سوم) است. بودائیان احترام خود را نسبت به چاکرای آجنا با قرار دادن یک قطعه جواهر یا زیور گرانبها در مرکز پیشانی مجسمه بودا نشان می‎دهند.
آرایش پیچیده‎ی سربندی که سرخپوستان استفاده می‎کنند از پرهای رنگارنگی تشکیل شده، که به نواری تزیین شده وصل می‎باشند. آرایش این سربند در اطراف مرکز پیشانی حالت قرینه دارد. افرادی که دارای توانایی‌های روحی بیشتری هستند، سربندهای بزرگ‌تر با آرایش پرزرق و برق‎تر استفاده می‎کنند. سربند مصریان قدیم در محل پیشانی دارای شکل یک افعی با سری افراشته است. در فرهنگ مصریان، افعی یک سنبل معنوی است و حضور آن در محل آجنا بر اهمیت این نقطه تأکید می‎کند. سربندی که برخی از سربازان در زمان جنگ به پیشانی می‎بندند نیز جای تأمل دارد.
مسلمانان در نمازهای روزانه‌ی خود به ازای هر رکعت نماز دو بار سجده می‎کنند و در هنگام سجده، پیشانی را بر مهر می‌گذارند و ذکر می‌‌گویند. علاوه بر این در اسلام از سجده (گذاشتن پیشانی بر مهر) به عنوان نزدیک‌ترین حالت انسان به خداوند یاد شده است. هم‌چنین از سجده در این دین الهی به کرات به عنوان صفت مؤمنان یاد شده است. در احوال بزرگان و پیشوایان دین اسلام آمده است که ساعت‌های طولانی را به سجده سپری می‎کردند!در اسلام، نماز،سجده، محل عروج و صعود به عوالم معنا است. سجده مرکز ثقل نماز، از بزرگ‌ترین عبادات و نزدیک‌ترین، جامع‌ترین و بهترین راه وصول به معارف الهی می‌باشد. سجده حجاب‌های بین بنده و مولا را پاره می‌کند. سجده نهایت خضوع و تذلّل، قلبِ عبادات، نهایت بندگی، اوج پرواز معنوی و تیز پروازی در آسمان ملکوت است. حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «سجده منتهای عبادت بنی آدم است.»
هشتمین نور الهی حضرت امام رضا علیه‌السلام نیز می‌فرمایند: «بیشترین نزدیکی بنده با خدا در حال سجده است.»سجده اعلان بندگی و عبودیت، دلیل تجلی وجود و ضامن بقای هستی است. حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «قسم به خدا از زیانکاران نخواهد بود، آن کس که حقیقت سجده را دریابد، اگرچه در تمام مدت عمر خود یک مرتبه چنین سجده کند.» (بحار الانوار، ج۸۵، ص۱۳۶) حضرت امام خمینی ـ که هر چه داریم وام دار زحمات اوست ـ در کتاب بسیار ارزشمند «آداب نماز» در معرفی سجده چنین می‌فرمایند: «و آن نزد اصحاب عرفان و ارباب قلوب، ترک خویشتن و چشم بستن از ماسوی،که به فرو رفتن در بطن ماهی حاصل شد ـ متحقق شدن به توجه به اصل خویش بی رؤیت حجاب. و در سر بر تراب نهادن، اشارت به رؤیت جمال جمیل است در باطن قلب خاک و اصل عالم طبیعت.» ایشان هم‌چنین معتقدند که: «سجده غشوه و صعق در نتیجهٔ مشاهدهٔ انوار عظمت حق است.»
سجده دارای فواید عدیده‌ی فیزیکی و ماورائی است که ما از آن بی‌خبر و غافل هستیم ولی بر اساس شواهد و قرائن موجود به نظر می‌رسد که یکی از این فواید تحریک آجنا باشد. اگر این گونه باشد، یک مسلمان حداقل ۳۴ مرتبه در روز، چشم سوم را تحریک می‌نماید. این در حالی است که اگر به غیر از سجده‌های نمازهای واجبِ یومیه، سایر سجده‌ها (سجده‌‌‌ی شکر بعد از نماز، سجده‌های نمازهای مستحبی و ...) را نیز در نظر بگیریم، تحریک آجنا توسط یک مسلمان بیش از ۳۴ مرتبه در شبانه روز خواهد بود.انطباق محل سجده (پیشانی) با مکان چشم سوم (پیشانی)، ارتباط هر دو با مسائل ماورائی و معنوی، بیان «ذکر» در سجده و بیان «مانترا» برای تحریک آجنا، فشار فیزیکی بر پیشانی به هنگام سجده و اثرات ماساژ و فشار بر پیشانی برای تحریک چشم سوم، سجده بر مهر از جنس خاک و استفاده از خاک، به عنوان منبع انرژی برای تحریک آجنا، گذاردن کافور بر پیشانی مرده و استفاده از کافور برای تحریک چشم سوم در متافیزیک و ... همه نشان از ارتباط این دو مقوله (سجده و چشم سوم) با یکدیگر دارد.
با اوصافی که پیرامون کمیّت و کیفیّت سجده و ارتباط آن با چشم سوم گذشت، اثبات می‌شود که در بین تمام ادیان و سیستم‌های معنوی، اسلام بیشترین توجه را به چشم دل داشته و تحریک آن به منظورهای معنوی را مد نظر دارد.