یه وقت برای زندگی برنامه ای از رادیو سلامت (92.9.19)
کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی کارشناس ارشد روانشناسی
برنامه "یه وقت برای زندگی " کاری از گروه سلامت معنوی و سبک زندگی سالم به مناسیت ولادت امام موسی کاظم (ع) بر روی آنتن رفت .شرط رسیدن به موفقیت این است که ابتدا باور کنیم که می توانیم موفق شویم . اعتقاد درونی به اینکه شفا قدرت انجام کاری را دارید و لیاقت رسیدن به هدف را هم دارید ضامن موفقیت شماست .بزرگترین مسئله که اکثر ما گرفتارش هستیم این است که در وجودمان آتش عشق و علاقه شعله ور نیست هیچ چیز مانع موفقیت یک انسان مشتاق و علاقمند نیست .اگر بتوانید ایمان بیاورید همه چیزبرایتان ممکن می شود به خدا ایمان آورید نه فقط در ظاهر بلکه با اطمینان به او به عنوان راهنمای خود اعتقاد آورید . این داستان را شنیدید که مدتها پیش یکی از جنگجویان بزرگ با موقعیتی روبرو شد که باید تصمیمی می گرفت تا موفقیت او را در جبهه ی نبرد تضمین کند. او می خواست سربازانش را به جنگ دشمنی قدرتمند گسیل دارد که شمار سربازانش به مراتب از سربازان او بیشتر بود.او سربازان را سوار بر قایق به سرزمین خصم برد. سربازان از قایقها پیاده شدند و آنگاه دستور داد که کشتیها را آتش زدند.این رهبر خطاب به سربازانش گفت: کشتیها را می بینید که در آتش می سوزند. ما راهی جز پیروزی نداریم،انتخاب دیگری نداریم. یا پیروز از میدان به در می آئیم یا هلاک می شویم. آنها پیروز شدند!!
یه وقت برای زندگی برنامه ای از رادیو سلامت (92.9.18)
کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی کارشناس ارشد روانشناسی
ما فقط به واسطهٔ اتفاقی که برایمان افتاده است از بین نمیرویم
بلکه به دلیل افکارمان در مورد آن اتفاق نابود میشویم
کسی گفته است بکوش تا عظمت در نگاهت باشد نه در آنچه می نگری. براستی چرا در زندگی انسان ها نوع نگاه می تواند بسیار مهم و سرنوشت ساز باشد؟ نگاه آدم ها به زندگی می تواند نافذ و عمیق باشد یا سطحی و گذرا. به همین دلیل است که دیگری گفته برای تربیت نگاه، بهترین زمان ایام جوانی است. البته همه اش بستگی به خودمان دارد. آری، این زندگی ماست، زندگی خود ماست. نوع و چگونگی نگاهمان به زندگی نیز جزیی است از همین زندگی، زندگی خودمان.به اطراف نگاه کنید. هر چیزی که میبینید زمانی «غیر ممکن» بوده. ولی بعد شخصی زندگیاش را به کشف آن اختصاص داده است. انجام هر کاری برای شما میسر است و همه چیز شدنی است. فقط باید به یاد داشته باشید که میتوانید حلش کنید.ابتدا یک قلم بردارید. قلم را تا میتوانید محکم در دستتان بگیرید. قلم نمایندهٔ افکار و احساسات شماست و دستانتان همان هشیاری شما. توجه داشته باشید با اینکه محکم گرفتن قلم ناراحت کننده است، بعد از چند دقیقه این حس عادی میشود. هنوز هم آن را احساس میکنید؟ به همین شکل هوشیاری شما، افکار و احساساتتان را محکم نگه میدارد تا بالاخره شما به این کار عادت میکنید و اصلاً وجود آنها را تشخیص نمیدهید.حالا دستتان را باز کنید طوری که قلم روی کف دست قرار بگیرد. توجه کنید، قلم و دستتان نمیتوانند به یکدیگربچسبند. همین حالت در مورد افکار و احساساتتان هم صدق میکند. افکار و احساساتتان دیگر نمیتوانند به کف دستتان بچسبند. «شما افکار یا احساساتتان نیستید» حالا دست خودتان را برگردانید و بگذارید قلم رها شود. چه شد؟ قلم به زمین افتاد.آیا سخت بود؟ نه - شما به سادگی دیگر آن را نگه نداشتید! رها کردن یعنی همین.دیدتان را به زندگی تغییر دهید تا زندگی برای شما تغییر کند .آیا در حال حاضر از زندگیتان ناراضی هستید؟ نمی توانید شغلتان را تحمل کنید؟ آیا صبح که از خواب بیدار می شوید آرزو می کنید که ای کاش هرگز بیدار نمی شدید؟ اگر جوابتان مثبت است این وظیفه را به عهده دارید که تاسف خوردن را کنار بگذارید و خودتان را باور کنید و به رویاها و خواسته های خود دست یابید. این زندگی شماست! و شما خود سرنوشت تان را رقم می زنید! همه ما در زندگی انتخاب های اشتباهی داشته ایم و همه با گرفتاری ها و ناملایمات زیادی روبه رو بوده ایم. اما آن چه یک بازنده را از برنده جدا می سازد چیز واقعا ساده ای است به نام نگرش و دیدگاه. اگر نسبت به خودتان احساس تاسف دارید پس زندگیتان به سوی وضعیت اسفبار و غیر قابل تحملی می رود. از سوی دیگر اگر دیدگاه شما نسبت به زندگی مثبت، جدی و مصمم باشد در نتیجه شما خوشبخت، مسرور و موفق زندگی خواهید کرد. همه ما در طول زندگی فقط یکبار فرصت داریم که از زندگی خود به بهترین نحو و کامل ترین وجه استفاده کنیم. وقتی بمیریم دیگر هرگز به روی زمین باز نمی گردیم. تصور نمی کنید که نسبت به خودتان این تعهد اخلاقی را دارید که بیشترین بهره را از زندگی ببرید. شما شایسته و سزاوار هستید که با نشاط و خوشبخت زندگی کنید، اما فقط خودتان می توانید این تصمیم را بگیرید. خود را باور کنید و به خواسته ها و رویاهای خود دست یابید. طفره رفتن و امروز و فردا کردن را کنار بگذارید! هم اکنون اقدام کنید. نگویید خیلی دیر شده است یا دیگر پیر شده ام. هرگز دیر نیست تا زمانی که واقعا با شکست مواجه شوید.
یه وقت برای زندگی برنامه ای از رادیو سلامت (92.9.17)
کارشناس برنامه دکتر مریم فرضی روانشناس و مدرس دانشگاه
او آفتاب پرست نیست، اما همه آفتاب پرست ها مقابلش کم می آورند. او امروز یک رنگ است و فردا یک رنگ دیگر چون این رفتار رنگین کمانی به ذائقه اش خوش تر است. آدم های رنگارنگ، قلبشان با زبانشان یکی نیست؛ آنها حرف هایی می زنند که به آن اعتقادی ندارند و کارهایی می کنند که نیتی صادقانه پشت شان نیست. آنها ظاهرسازی می کنند و نقابی دوست داشتنی به چهره می زنند چون می خواهند هم محبوب مردم باشند و هم به ریاکاری شان ادامه دهند. او همه را با زبان خوش برای خودش نگه می داشت چون آدم ها از نگاه او حکم مهره های شطرنجی را دارند که باید با حرکاتی هماهنگ، به پیروزی نقشه های او کمک کنند. او دروغ می گفت، تقلب می کرد، فریب می داد، دست می انداخت، اغراق می کرد، تملق می گفت، پنهان و مرموز پیش می رفت و حقه بازی می کرد، اما نمی دانست که برای همیشه ماه پشت ابر نمی ماند و روزی که دستش برای آدم های فریب خورده رو شود، خودش بازنده اصلی می شود. او کنار هر کسی که می نشست به رنگ او در می آمد و ادبیات مورد علاقه او را به کار می برد. او وقتی نقاب خوب بودن را به چهره می زد با دقت به حرف های اطرافیانش گوش می داد و آنقدر ماهرانه تک تک جملات را تایید می کرد که گوینده گمانش به همدل بودن او با خودش می رفت؛ ولی در دل و اعماق ذهن او جریان دیگری در حال وقوع بود.ریاکارِ این جمع می خواست با همه آدم ها طرح دوستی بریزد تا وقتی اعتماد همه را جلب کرد، خواسته های خودش را تامین کند. او از رو شدن دستش واهمه نداشت، او یاد گرفته بود که مثل گربه ای که از بلندی می افتد و چهار دست و پا روی زمین می ایستد در هر شرایطی خودش را از خطر لو رفتن حفظ کند و دوباره همان جو آرام خیالی را بسازد. او همه این کارها را با مهارت انجام می داد، اما نمی دانست که بیش از دیگران، به خودش دروغ می گوید و این خودش است که فریب می خورد.ریاکارها دنیای پیچیده ای دارند؛ حتی روان شناسان هم برای توصیف آنها باید وقت زیادی صرف کنند. در پرونده ریاکاری، کسی هست که رفتار ظاهری اش دل اطرافیان را می برد در حالی که خودش خوب می داند رفتارش نه جایی برای دل بردن دارد و نه جایی برای اعتماد کردن، اما او دست از تظاهر و ظاهرسازی برنمی دارد و درست مثل شیری سیر که با شکارش بازی می کند آدم های اطرافش را سرگرم می کند و راضی نگه می دارد تا در این فضای آرام خیالی، به اهدافش برسد.چشمان خود را ببندید و روزی را تصور کنید که هر آنچه در مورد اطرافیانتان به دیگران گفتهاید به گوششان برسد، یا هر آنچه که در مورد آنها از ذهنتان گذشته، برایشان برملا شود، روزی که پردهها برافتد و رنگ رخسار و سرِّ درون همه آدمها یکی شود...حق دارید که وحشتزده چشمانتان را باز کنید و از مرور چنین کابوسی صرف نظر کنید! باید وحشتناک باشد، حتی تصورش هم رعشه بر اندام آدمی میاندازد، بعید است در هیچ کجای دنیا این همه تفاوت میان رفتار ظاهری آدمها و منویات درونیشان، وجود داشته باشد.کافی است کمی به اتفاقاتی که هر روز با آنها دست به گریبانیم، فکر کنیم، هر کداممان به فراخور موقعیتی که داریم، بیتردید موارد متعددی از حوادثی را که حاکی از دورویی و ظاهرسازی اطرافیانمان بوده را به یاد میآوریم. فراتر از آن اگر فقط کمی با خودمان صادق باشیم، قطعاً موارد متعددی را که خودمان رفتاری دوگانه از خود بروز دادهایم را هم به یاد خواهیم آورد.در چنین جامعهای «اعتماد» روزبهروز نحیفتر شده و «بدبینی» به سکه رایج مُلک تبدیل میشود. «صداقت» همچون گوهری نایاب میشود، «دروغ» همه سطوح زندگی آدمها را در مینوردد و «خیانت» بنیان بسیاری از روابط را برباد میدهد. همیشه چیزی برای پنهان کردن وجود دارد، حتی در صمیمانهترین روابط. صراحت حلقه مفقوده روابط انسانی است و خالهزنکبازی، دوبههمزنی و این دست رفتارهای تهوعآور بخش مهمی از مناسبات میان آدمها را تشکیل میدهد.افسردگی و پرخاشگری، از دیگر پیامدهای مهم دورویی است، جایی که تزویر در آن رخنه کند، بازار «دور خوردن» و «بازی خوردن» رونق پیدا میکند و به همین اعتبار عصبیت و افسردگی همهگیر شده و جامعه چهرهای خشن و ناپایدار پیدا میکند. چه کسی متهم است؟روباه خطرناک تر است یا گرگ؟ از گرگی که مستقیم به چشم هایمان نگاه می کند و بی درنگ حمله می کند و می درد باید بترسیم یا روباهی که لبخند می زند و با ظاهری دلفریب، گولمان می زند؟ کنار آمدن با گرگ راحت تر است چون همه می دانند که او قصدش دریدن و خوردن است، اما این روباه است که تکلیف هیچ کس با او مشخص نیست. آدم های ریاکار مثل روباه می مانند که همه را گول می زنند تا چهره ای موجه پیدا کنند.
مریم فرضی - دکتر مریم فرضی - استاد فرضی - استاد مریم فرضی - خانم فرضی - خانم مریم فرضی - مریم فرضی روان شناس - مریم فرضی استاد دانشگاه - دکتر مریم فرضی روان شناس -مریم فرضی مدرس دانشگاه - دکتر مریم فرضی مشاور خانواده
مطب مریم فرضی - مطب دکتر مریم فرضی - روان شناس بالینی مریم فرضی - روا نشناس دکتر مریم فرضی - دکتر مریم فرضی مدرس مجتمع فنی تهران - مریم فرضی پیام نور - دانشگاه پیام نور مریم فرضی - مجتمع فنی تهران مریم فرضی - دکتر مریم کارشناس صدا و سیما