ای آب فـــــرات از کجا می آیی؟
ناصاف ولی چه با صفـــــا میایـــــی !
خود را نرساندی به لـب خشـــــک حـســـــیــن ، دیگر به چه رو به کربـــــلا می آیی
ای آب فـــــرات از کجا می آیی؟
ناصاف ولی چه با صفـــــا میایـــــی !
خود را نرساندی به لـب خشـــــک حـســـــیــن ، دیگر به چه رو به کربـــــلا می آیی
سندرم آلپورت بیماری ژنتیکی است که در آن ژن یکی از پپتیدهای سازنده کلاژن نوع IV جهش یافته است. این نوع کلاژن در غشاء پایه گلومرولهای کلیه، گوش داخلی و چشم وجود دارد . سندرم آلپورت یک بیماری سیستمیک است که با درگیری چشمی همراه می باشد.این بیماری مادرزادی تحت تاثیر یک ژن منجر به نقص در کلاژن 4 ، دارای علائمی به شرح زیر است : گلومرولونفریت و نارسایی کلیه. ناشنوایی ، کم شدن پلاکت و کاهش عمل انعقادی پلاکتها و اغلب آب مروارید در چشم وجود دارد .سندرم آلپورت یک بیماری ژنتیکی می باشد که به علت موتاسیون در کلاژن کلیه ، گوش ها، و چشم ها را درگیر می کند.این سندرم به اسم دکتر آلپورت نامگذاری شده است. او این بیماری را در سال 1927 در خانواده ای انگلیسی که تمام اعضای این خانواده بیماری کلیه پیشرفته و ناشنوایی داشتند شناسایی کرد. او بیان کرد که مردان به علت مشکل کلیه فوت کرده اند ولی زنان کمتر تحت تاثیر این بیماری قرار گرفته اند و تا سن پیری زندگی کردند. این بیماری وراثتی غالب بوده و در مردان بسیار بیشتر و شدید تر از زنان دیده می شود. علائم این سندرم عبارتند از: اختلالات کلیوی همراه باکم شنوایی حسی- عصبی پیش رونده و ناهنجاری های چشمی. کم شنوایی در ۴۰-۶۰% موارد و نقص بینایی در ۱۵% موارد دیده شده است. کاهش شنوایی به طور معمول در محدوده ی ملایم تا شدید قرار داشته و فرکانس های بالا را به صورت دوطرفه و متقارن درگیر می کند. ضایعه شنوایی می تواند به تنهایی یا همراه با بیماری های کلیوی ظاهر شود. سن شروع کم شنوایی قبل از دوران بلوغ است
یه وقت برای زندگی برنامه ای از رادیو سلامت (92.7.23)
تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و احیوه
به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم آرید و آن را زنده نگهدارید. این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى وجهت دار و هدفدار بودن دیدارها را تبیین مىکند. ملاقاتهایى که شیعیان اهل بیت داشتند، محتوایى مکتبى داشت . وقتى جمعى دور هم مىنشینند و ساعاتى را به صحبت مى گذرانند، در جمع بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى نه در یاد مانده، نه سودى به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت! اما اگر بحثهاى علمى و اجتماعى، به روشنگرى افکار کمک کند، نقل خاطرات و سرگذشتها، براى دیگران عبرت آموز و راهگشا باشد،بازگویى حالات دیگران، حس همدردى و کمک رسانى را تقویت کند،اینجاست که ملاقات، به بهره ورى رسیده است.مطالعات نشان داده است دید و بازدید با اقوام و خویشاوندان روی مغز تاثیر میگذارد.تحقیق جدیدی نشان میدهد دیدار با اعضای خانواده و یا حتی تماشای عکسهای آنها میتواند بخشی از مغز را که بیانگر احساسات شما درباره فامیل، دوستان و حتی خودتان است، برانگیزد.به اعتقاد استیون پلاتک که به همراه شلی کمپ این مطالعه را انجام داده اند، ما دوست داریم کنار آدمهایی باشیم که شبیه ما هستند و این امر به خاطر توانایی ذهن ناخودآگاه ما در رابطه با کشف شباهتهای ظاهری اتفاق میافتد