بانوی ایرانی برنامه ای از رادیو اینترنتی صدای آشنا 92.12.27
با کارشناسی خانم دکتر مریم فرضی روانشناس
پرخاشگر بودن به معنی حمایت از خود به شیوهای است که در آن به حقوق دیگران تجاوز میشود. رفتار پرخاشگرانه به صورت معمول تنبیهگرانه، خصمانه، سرزنشآمیز و تحکمجویانه است. و میتواند تهدید، توهین و حتی تنبیه بدنی را شامل شود حتی لبخند تمسخرآمیز، عبارت طعنهآمیز غیبت و ... نیز نوعی پرخاشگری است. همچنین میتوان گفت: پرخاشگری، رفتاری است که با قصد صدمه رساندن جسمی یا روحی به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد صورت میگیرد و عمدتاً پرخاشگریهای کوچک عامل درگیری و منازعات بزرگ میشود که در نهایت به ارتکاب جرم میانجامد. شناخته شدهترین نوع پرخاشگری، پرخاشگری خشمگینانه است که عموماً با علایمی از برانگیختگی هیجانی همراه خواهد بود. وقتی رفتار انسان خودخواهانه یا به شیوهای که مستلزم تجاوز به حقوق دیگران است باشد، در واقع به جای عمل به شیوه سازنده و تقویت رفتار مثبت، مخرب و پرخاشگرانه عمل شده است.با توجه به اینکه طبق پژوهش های انجام شده میزان پرخاشگری در مردان به دلایل متعدد مثل بالاتر بودن میزان تستسترون در خون آنها بیشتر از زنان است و این امر منجر به آن شده که مردان پرخاشگری بیشتری نسبت به دیگران و نسبت به زنان داشته باشند.این احتمال وجود دارد که آن دسته از قربانیان پرخاشگری که خانم ها هستند بیشتر برای دادخواهی مراجعه می کنند پس بیشتر در آمارها گنجانده می شوند و چه بسیار مردانی که مورد بد رفتاری، بددهنی و یا پرخاشگری همسرانشان قرار میگیرند ولی به علت مراجعه نکردن در آمارها گنجانده نمی شوند.قدرت ، اشکال گوناگونی از جمله قاطعیت، پرخاشگری، رقابت و رهبری دارد . در ذیل به تفاوت های زن و مرد در مورد هر یک می پردازیم. «مک کوبی» و «جاکلین» معتقدند که پرخاشگری در شخصیت و رفتار اجتماعی فرد ریشه دارد و در بروز آن تفاوت های جنسی بارزی دیده می شود. این یافته شامل انواع رفتارهای پرخاشگرانه و حتی پرخاشگری کلامی نیز می شود. شواهد نشان می دهد بسیاری از جنایات توسط مردان صورت گرفته است. لیکن این امر شامل زنان هم می شود مع الوصف براساس تحقیقات انجام شده مردان رفتارهای پرخاشگرانه تری نسبت به زنان دارند. میزان و درجه قاطعیت در زنان و مردان در بیشتر موقعیت های زندگی واقعی آنان متفاوت است ولی به طور کلی می توان گفت قاطعیت در زنان در مقایسه با مردان کمتر و حالت های انفعالی آنان بیش از مردان است. زنان برای احقاق حق خود یا اعتراض به وضع موجود ممکن است به انواع خشونت مثل قهر کردن از خانه، جدایی عاطفی، جدایی از کانون خانواده، و طلاق متوسل شده تا بتوانند مردان را در تنگنا قرار دهند. گاهی اوقات رفتار و تفکرات زنان، خانواده را علیه مردان برمیانگیزاند. این مسئله باعث میشود که مرد در خانه آنچنان که باید احساس امنیت روحی و روانی نکند و خود را در خانواده بیگانه ببیند. در این حالت مرد نوعی طغیان را در خانواده خود احساس میکند و این بدترین نوع خشونت علیه مردان است.