در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود
راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود
راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید
سکته قلبی یا انفارکتوس به معنای آسیب دائمی به عضله قلب است ، مرگ بافت به دلیل کمبود عرضه خون و در نتیجه اکسیژن لازم به قلب بوده و"سکته" هم به این معنی است.حال در طول در طول یک حمله قلبی چه اتفاقی می افتد؟عضله قلب نیاز به یک منبع ثابت از خون غنی از اکسیژن برای تغذیه دارد. این وظیفه بر عهده عروق کرونر یا تاجی قلب است. اگر شما مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر باشید سرخرگ کرونر باریک شده و خون نمی تواند جریان یابد در نتیجه تغذیه خون با مشکل مواجه میشود. این گرفتگی عروق تغذیه کننده قلب میتواند بر اثر تجمع چربیها، کلسیم ، پروتئین و سلولهای التهابی و در نتیجه تشکیل پلاک صورت گیرد.هنگامی که پلاک سخت شد ، عوامل انعقادی به اطراف آن آمده کلافه ای از خون منعد در اطراف پلاک تشکیل شده و منجر به گرفتگی کامل رگ میشود. عضله قلب به اکسیژن "گرسنه" شده و در عرض یک زمان کوتاه ، مرگ سلولهای عضله قلب رخ می دهد و باعث آسیب دائمی به بافت قلب میگردد. البته حالت غیر معمولی هم وجود دارد که در آن یک حمله قلبی در اثر اسپاسم یا گرفتگی عروق کرونر ایجاد می شود. این نوع از سکته حتی ممکن است در حالت استراحت رخ می دهد بر خلاف نوع قبلی که غالبا در هنگام فعالیت زیاد قلب بروز میکند، ولی خوب است بدانید فعالیت قلبی در ایجاد گرفتگی نقشی نداشته و تنها فعالیت زیاد نیاز قلب به خون جهت تند تر زدن را بیشتر کرده ولی بعلت کافی نبودن خون بر اثر این گرفتگی که در طول سالیان ایجاد شده باعث عدم کفایت در خونرسانی و در نهایت سکته میشود.هر عروق کرونر خون رسانی به یک منطقه از عضله قلب را بر عهده دارد. بنابراین میزان آسیب به عضله قلب بستگی به اندازه منطقه خونرسان توسط شریان مسدود شده و زمان بین آسیب و آغاز درمان دارد. ولی در هر صورت چه کم و چه زیاد میزانی از بافت قلبی بر اثر سکته از بین میرود که این میزان باعث کاهش توانایی قلب در پمپاژ و حتی از بین رفتن کامل عملکرد آن و ایست قلبی میشود.
سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ، این ماه برایم یک دوچرخه می خری؟او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم، حساب کرد ماهی۵۰۰دلار حقوق بازنشستگی می گیرم و حتی در مخارج خانه هم می مانم. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن. دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ، داری چه کار می کنی؟ پدربزرگ گفت: دارم کارهایی را که بلدم ، می نویسم. پسرک گفت: بابابزرگ، بنویس مرغ های خوشمزه درست می کنی. درست بود؟ پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها می زد، مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد. او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد، اما صاحب آنجا قبول نکرد، دومین رستوران نه، سومین رستوران نه، او به۶۲۳رستوران مراجعه کرد و ششصد و بیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ استفاده کند.امروز کارخانه پودر مرغ کنتاکی در۱۲۴کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر در آمریکا کسی بخواهد عکس سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را جلوی در رستورانش بزند، باید۲۰۰هزار دلار به این شرکت پرداخت کند.